سانلي جانسانلي جان، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره
اليسا جاناليسا جان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه سن داره

سانلی و الیسا

ني ني با دوتا پستونك...

    ديگه اينجوريش رو نديده بوديم كه به لطف محمدرضا جون اون رو هم ديديم.محمدرضا از فرصت استفاده ميكنه و همرمان يه پستونك در دهانش و يه پستونك هم در دستش. ديگه عكس خودش به اندازه كافي گوياست...       ديگه چي بگم خاله خيلي شيطوني ماشالا...     ...
29 خرداد 1392

عكس سه تا فرشته زميني...

    عاشق اين عكسم سه تايي شدم...       آيدين جان و محمدرضاكوچولو و سانلي نازنينم.   البته از وبلاگ محمدرضا كوچولو كش رفتم   بله خاله فكر ميكني خودت كش رفتن بلدي نه عزيزم ما هم بلديم     ...
28 خرداد 1392

سانلي جان در پارك...

  جمعه سانلي جونم رو برده بوديم پارك.پارك هم خيلي شلوغ بود و سانلي نازم كلي توي نوبت ماشين يرقي موند تا نوبتش شد.البته هراز گاهي توي نوبت اين و اون ميپريد كه به اصرار بابايي بر مي گشت توي نوبت خودش.اينم از زرنگيشه ديگه   سانلي گلم سوار بر ماشين برقي   البته موقع ماشين سواري هم گير داده بودي به يه مرد چهل يا پنجاه ساله و همش ماشينتو به ماشين اون ميكوبيدي.     سانلي جونم يك هفته پيش صورتت موقع بادكنك بازي با بابايي به مبل خورده بود و خدا رحم كرده بود به چشمت نخورده بود.اينجا هم توي عكس معلومه.   اينجا هم اخم كردي و ميگي بازم بمونيم پارك تا بيشتر بازي كنم. &nbs...
28 خرداد 1392

عكس خوشگل خاله...

    محمدرضا جونم در پايان شش ماهگي(بيستم خردادماه)       عاشق اين انگشت خوردنتم خاله...           چشماي محمدرضا كوچولو موقع عكس گرفتن اينجوري ميشه     ...
28 خرداد 1392

تريپ جديد سانلي...

    چند وقت پيش وقتي داشتيم با بابايي گوشت خرد ميكرديم ديديم سانلي جونم نايلون فريزر رو برداشته و ازش كلاه درست كرده گذاشته سرش بابايي هم از فرصت استفاده كرد و از دخترمون عكس گرفت.   اين هم عكس سانلي نازم با تريپ جديد         ...
24 خرداد 1392

يه پست از سانلي جونم و محمدرضاكوچولو

    چند روز پيش سه روز خونه مامان جون اينا مونده بوديم و خاله فرشته و محمدرضاكوچولو هم اونجا مونده بودن وسانلي تا ميتونست با محمدرضا بازي ميكرد و چند تا هم عكس ازشون گرفتم.     عاشق اين عكس شدم خيلي قشنگه.محمدرضا هم داره واسه مامانش ميخنده.                 فدات شم عزيز دلم.     اين پيراهن خوشگل رو هم مامان جون سه سال پيش از كربلا براي سانلي جونم سوغاتي آورده بود كه الان براش كوچيك شده و سانلي هم هوس كرد كه به زحمت هم كه شده بپوشه و منم ازش عكس گرفتم.     همه لباسهاي چند سال پيش سانلي ...
17 خرداد 1392

عکس گرفتن سانلی جونم برای پیش دبستانی

        سانلی جونم این روزها خیلی خوشحاله چون قراره برای ‍‍پیش دبستانی ثبت نامش کنیم.برای همین خیلی ذوق کرده و تا مهرماه لحظه شماری میکنه.‍دیروز براش مقنه خریدیم و رفتیم عکاس.سانلی همین که وارد عکاس شد گفت آقا من برای مدرسه میخوام عکس بگیرم و آقای عکاس هم کلی خندید.و سانلی هم چه ‍ ژستی گرفت.امروز هم آقای عکاس آورده بود عکس سانلی رو دم مغازه داده بود به آقاجون.سانلی جونم توی عکس خیلی قشنگ افتادی.             عاشقتم عروسک خوشگلم.    ...
15 خرداد 1392

روز پدر مبارك...

        ولادت امام علي (ع) و روز پدر بر تمامي پدران عزيز مبارك باد.         پدر عزيز و مهربانم روزت مبارك.         اي خداي مهربان سايه پر مهر پدرمان را از بالاي سرمان كم نكن و كمك كن كه هميشه قدردان زحمات اين گوهران باارزش باشيم.         مهربان ترین بابای دنیا صادقانه دوستت داریم و هزاران شاخه گل شقایق تقدیمت می كنیم.         خدای اطلسی ها با تو باشد/پناه بی كسی ها با توباشد/تمام لحظه های خوب یك عمر/به جزء دلواپسی ها با تو باشد.....پدر ع...
4 خرداد 1392